با درود
امروز بلاگي بنام SAS به نشاني http://www.turks.parsiblog.com/ متعلق به پانترکي نادان، بنام شهرام ا. بيست ساله!! در مورد کوروش بد سخني کرده و بسيار بيش از آنکه بداند اظهار دانش کرده که مثلن و اصلن چه کسي گفته کوروش ذوالقرنين است و چنين و چنان...!
در پاسخ اين پانترک نادان بايد گفت ذولقرنين دانستن کورش، در حيطه قرآن شناسان و مفسران قران است و چه کسي بالاتر از صاحب تفسير کبير الميزان، علامه طباطبايي تبريزي، که کوروش را ذولقرنين دانسته است. جالب اينکه پانترکان و ترک گرايان، در بيان هر ادعاي واهي و سخيفي از بي ارزش ترين ورق پاره ها مانند روزنامه نويد زنجان و اميد آذربايجان به عنوان مرجع معتبر سود مي جويند، اما حال که به علامه و مفسر کبير قران، طباطبايي تبريزي مي رسند، خود را به نديدن مي زنند. شگفتا!
ضمن اينکه افرون بر علامه طباطبايي و پيش از او، مفسر ديگر قران کريم، مانند مولانا ابوالکلام آزاد (به افتباس از سيد احمد خان مفسر معروف قران) نيز به صراحت از ذوالقرنين بودن کوروش ياد کرده است. از ديگر سو تمامي شواهد تاريخي و قرائين موجود نيز براين امر صحه مي گذارد، که تنها يکي از آنها پس زدن اقوام وحشي ياجوج و ماجوج، سکاها در شمال است که به صراحت به کوروش منتسب بوده و در آن کوروش اقوام وحشي را عقب رانده و در معبر داريال، که تنها معبر آنها بوده و از آن راه به اقوام مجاور، تجاوز و تعدي مي کردند، سدي از آهن و مس مي سازد. اقوامي که در معرض تجاوز سکا بودند از کورش ياري خواسته و شايد هم به او کمک هم کرده باشند، هنوز هم بقاي اين سد موجود است.
مولانا ابوالکلام آزاد اين اقوام وحشي و متجاوز را اقوامي مي دانسته که در هر منطقه به نامي شناخته مي شدند، به طريقي که يونانيان آنان را "ليت" و در زمانهاي اخير و در اروپا آنان را "ميگر" يا مجار و در اسيا آنها را را "تاتار" ناميده اند.

نويسنده: ياشار

شنبه 22 فروردين1388 ساعت: 19:56