• وبلاگ : SAS
  • يادداشت : وطن يعني...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 28 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    زبان تركي : زباني اصلي اكثريت نقاط روستايي شهر ساوه مي باشد ولي فارسي تنها در شهر ساوه شهر مأمونيه و در روستاهاي آوه و الوسجرد ، زبان اصلي مردم مي باشد و در ساير نقاط به عنوان زبان دوم با آن محاوره مي شود . اما زبان كردي در روستاي قره چاي و شهر ساوه رايج مي باشد . زبان ارمني فقط در روستاهاي چناقچي بالا و لار ساوه رايج است . گويش الويري از مشتقات زبان پهلوي ميانه بوده و به گويش تاتي معروف است .
    شهرستان محلات به زبان فارسي سخن مي گويند . گويش اهالي روستاي بزيجان محلات تركي با لهجه محلي است تمامي اهالي به زبان تركي صحبت مي كنند و همچنين همگي اهالي كاملاً به زبان فارسي مسلط مي باشند . اهالي دو روستاي سعادت آباد و امير آباد محلات به تركي صحبت مي كنند و اين مردمان نيز فارسي را خوب مي فهمند و گويش اهالي روستاهاي خورهه محلات فارسي با لهجه محلي است . افغاني هاي ساكن خورهه به فارسي ً دري ً صحبت مي كنند . اهالي روستاي عيسي آباد محلات فارسي با لهجه محلي است . گويش اهالي كوه سفيد محلات فارسي با لهجه محلي است كه در گذشته به لري صحبت مي كردند اما امروزه حتي افراد مسن نيز لري را به خاطر نمي آورند. نيم وري ها گويش رايج خودشان را فارسي مي نامند و گويش اهالي همه نقاط اطراف را متوجه مي شوند بجز دليجان كه راجي است .

    راستي شما اين قدر به پارسي بودن خودتون پافشاري داريد منظورتان از نژاد موهومي به نام پارس چيست من حتي نژاد فارس را هم انكار مي كنم. هر كدام از اجداد من از يك گوشه ي ايران بوده اند و در واقع چند رگه هستم چند روز پيش يكي از بچه ها داشت براي ما اثبات مي كرد كه در استان ما يعني مركزي ساليان پيش به زبان راجي صحبت مي شده.

    زباني هم ريشه با تاتي كه در تاكستان قزوينصحبت ميشه و آن چه در قسمت هاي پراكنده ي اذربايجان تا سمنان وجود داره دانشمندان آن را از بقاياي زبان مادي مي دانند. زبان كردي هورامي هم همريشه با اين زبانه و گويش قفقازي و آذربايجاني تاتي آذري نام داره.

    خب بيچاره تات ها در كمتر از 300 سال اخير به ناگاه از صفحه ي تاريخ محو شدند و هوين فارس و ترك گرفتند چون سرزمينشان مورد مهجرات اقوام گوناگون قرار گرفت.

    همين 20 سال گذشته هم هزاران تات تبديل به فارس شدند من اين را از يك وبلاگ استانيمون گرفتم.

    ساليان سال ملي گرا ها مي گفتند که حب الوطن من الايمان و هنوز هم براي خر کردن ساده لوحان از اين حديث بهره مي برند خوب که طرف را ملي گرا کردند توجيحش مي کنند که در ناسونايسم بايد افراط کرد اين طوري بهتر است بعدش برايش شرح مي دهند که اسلام اساسن چيز ديگري است و همه ي اديان محترم هستند اسلام مترقي است ولي يکي از هزار ديني است که بشر را به سوي روشنايي سوق مي دهد بعد مي بينند که اي داد بي داد اسلام بعضي جاها سد راه ماست پس بايد برود هر که دوست داشت کماکان بماند.
    در اين تراژدي غم انگيز طي يک چرخه بچه ي مردم را خلع مذهب مي کنند.
    ملي گرا ها به روشني خود را مقابل اسلام گرا ها قرار مي دهند.نقش اسلام را در حفظ ميهن انکار مي کنند.
    من به نقش اسلام بيش از اندازه ايمان دارم ازجمله در حفظ ميهن يک مسلمان معتقد رابه افراطي ترين ميهن پرست ترجيح مي دهم و وي را مفيدتر مي دانم.
    ايران از ابتداي انقلاب در کشوهاي جهان تبليغ کرده. ديدم يک آخوند تايلندي رفته 50 هزار نفر را مسلمان شيعه کرده که خودشان را شيعه ي امام خميني مي دانند. در بوتسوانا تاجيکستان کنيا و خيلي از کشورهاي جهان نفوذ ايران وحشت آور بود. اين را از کساني که از نزديک وضع را مشاهده کردند شنيدم. يک نومسلمان دو آتيشه حاضر بود براي ايرنهر کاري بکند. در دولت هايشان هم نقش دارد.
    کدام عنصر ميهني باعث شد ما به جامعه ي جهاني راه يابيم. مگر همين عنصر مذهب نيست که باعث شده ترک ها ايران را به آذربايجان و ترکيه ترجيح دهند. حمايت دولت از پان ايرانيست فاجعه بار است. به گمان من همان بهتر است که دو گروه با تفکر هاي متضاد از دو کانال مختلف به حفظ ميهن بپردازند.
    اگر پهلوي ها بودند آن قدر بر عقايد خود اصرار مي کردند و مخالفين را سرکوب مي کردند که تنها موقعي متوجه اشتباهشان مي شدند که بيش از 90 درصد آذري ها پان ترک شده اند. و به هيچ شرطي حاضر نيستند ايراني بمانند.
    به هر حال يک اصل پان ايرانيستي داريم که بيگانه ستيزي در خون هر ايراني نهفته است ولي ما بيش از همه از اين اصل بهره مي بريم و مي بيند که مسئولين همه ي مشکلات و بدبختي ها را توطئه ي غرب مي دانند! البته خيلي هم بي اساس نيست. رويارويي با يک دشمن قدرتمند طرفداران خودش را در مردم دارد. ولي به ندرت مي بينيم که ملي گراها تحرکات ضد ايراني غرب را محکوم کنند و همه را به سرعت فراموش مي کنند.در عوض به چند کشور بيچاره ي ترک و عرب جهان سومي گير مي دهند. تحريف نام خليج فارس را از زمان عبدالناصر دنبال مي کنند ولي چيز ياز مبتکر اصلي اين طرح يعني انگليسي ها نمي گويند اين نشان عدم صداقت و غربزدگي آن هاست.
    در شرايطي که يک قوم بزرگ و تاثيرگذار ايراني زبان آريايي ندارد يا بايد تعريف ايرانگرايي را تغيير دهيم يا بايد آن را کنار بگذاريم.

    روملو يعني از سرزمين روم شاملو يعني از سرزمين شام استاجلو كه از قرص تركيه بودند قاجار ها منسوب به قاجار نويان از سرداران مغول و افشار ها به احتمال زياد كرد هاي ترك زبان شده بودند.

    بقيشون هم مانند مردم تركيه فرزندان گروگان هاي مسيحي چركس و لاز و گرجي بودند يعني هيچ كدوم ايراني نبودند! بسياري از مهاجران ايران و مشاهير هم از جبل عامل لبنان بودند مانند شيخ بهايي شيخ حر عاملي و... همين طور بردگان گرجي هم نقش زيادي در كشور داشتند مانند امام قلي كه پرتقالي ها را بيرون كرد و الله وردي خان كه سي و سه پل را ساخت در اين زمان سرباز گيري از فارس ها كه به آن ها تاجيك مي گفتند ممنوع بود فكر مي كني چرا؟

    شرم آوره وگرنه مي گفتم كه شعراي فارسي زبان در مدح سلاطين عثماني چه شعرهايي مي سرودند كه تو سرزمين روم داري بيا و ضميمه كن فارس را به ضم.

    ايا

    دوستي در پايين گفت كه صفويان كرد بودند با فرمول شما بايد بگوييم صفويان عرب بودند زيرا نياي بزرگ دودمان صفويان شيخ صفي الدين اردبيلي هشتمين نسل از تبار فيروزشاه زرين‌کلاه بود. فيروزشاه نيز کردتبار بود.که در منطقه مغان نشيمن گرفته بود. زبان مادري شيخ صفي‌الدين زبان آذري (گويشي از تاتي) بود و اشعاري به اين زبان ايراني در کتاب صفوةالصفا و سلسلةالنسب سروده‌است.

    خود فيروز شاه زرين كلاه نيز يك كرد سنجابي بود كه اجدادش اصالت عربي داشتند و از عربستان آمده بودند. شايد بتوان گفت صفويان زبان آذري را كنار گذاشته و تركي حرف مي زدند به هر حال 4 بار تحول نژاد بي پايه بودن اصل نژاد را نشان مي دهد يعني:

    از .......به عرب

    از عرب به كرد

    از كرد به آذري

    از آذري به ترك

    از ترك به.....شايد فارس

    ولي شما بگوييد ميهن پرستان اين همه سال تاكنون چه گلي به سر ايران زده اند. اتحاد ما بر اساس انديشه و مذهب شكل گرفته نه نژاد و زبان چرا كه در طول تاريخ هم پاسداران ايران ميهن پرست نبودند يا حتي ايراني هم نبودند!

    ترك هاي شيعه قزلباش و آناتولي كه در زمان صفوي به ايران مهاجرت مي كردند و ساليان سال با خون خود مرزهاي ما را در مقابل عثماني و ازبكان حفاظت كردند كه تبار ايراني نداشتند. حالا شما مي گوييد اين ترك هاي آذربايجان در واقع آذري هاي ترك زبان شده هستند آن ها را چه مي كنيد نامشون هم اينو نشون ميده

    روملو

    روملو
    روملو
    بسم الله و بالله...



    به افتابي که در تاريکي محض طلوع مي کند،

    دهشت ظلمت و سکوت شب را مي شکند،

    و درخشش نور را به ارمغان مي اورد،


    چه بايد گفت؟



    شب شکن

    از ما نهادن سر بر کوي معشوق

    تا او که را بخواهد از خاک بر گزيدن

    و او بود که بت شکن بود و حنيف و قلبي سليم داشت. او که خليل بود، صاحب
    عزمي استوار و به تنهايي يک امت بود.

    و من از نوادگان اويم. مي خواهم از نسل بت شکنان باشم و بلکه قهرمان
    آنان که بتکده ي دلم را از هر چه معبود افل و مغربي پاک کنم و دلم را
    کعبه او کنم و مي خواهم از نسل ابراهيم باشم که بت شکن است و شب شکن.

    و مي خواهم از نسل خليل باشم که سوخته ي اتش عشق است، ان چنان که اتش
    دنيا و اخرت پيش شعله ي دلش سرد است و خاموش.

    مي خواهم با او همراه شوم، پشت سرش به راه افتم، در بزرگ بت خانه که باز
    مي شود هراسي به دلم چنگ مي زند مگر مي توان وارد اين معبد شد غريبه ها
    را بيرون کرد و بت ها را بيرون ريخت!

    چه فضايي سرد و خاموش! چه گورستان شلوغي! از همان نوع که در معبد قلب من
    نيز بر پاست!

    چه دلي دارم من.....


    بررسي تاريخ تشيع در ايران را در شيا ايران شيا بخوانيد:

    سلام

    آيا بالاتر از سياهي رنگي هست؟..بله قرمز!..رنگ خون.
    من يک ايراني آرياييم.
    از سرزمين اهوراييم.
    من خيلي بزرگم.
    من آخر بزرگيم
    اين من بوده ام كه جهان را به سوي روشني برده ام. اوستا كتاب روشني هاي بيكرانه ست. من منم. من با تورانيان جنگيده ام، من چند ميليون ديو بزرگ كشته ام. من رنسانس را سرويس كرده ام .
    ما وقتي پنج نفر ايراني آريايي...!!! دور هم جمع مي شويم به اندازه 20 نفر اختلاف عقيده داريم.خودم هم نمي دانم چه مي خواهم ولي فقط من....
    من ابن سينا و خيام دارم...من بزرگي از ايام دارم
    من کورش کبيرم من کورش صغيرم. من منم.... بنگر به ميل گردنم...
    بي مطالعه و تحقيق خيلي زر ميزنم و هيچ عقيده اي را جز عقيده خودم قبول ندارم. به هر دروغ و نيرنگي دست ميزنم تا اثبات کنم که من راست مي گويم.
    من با هزار خودفروشي و آدم فروشي ويزا مي گيرم که بروم به کانادا يا اسکانديناوي و آمريکا و بقيه کشورهاي اروپايي و بعد در يک کافه مرکز شهر مي نشينم و مشروب مي نوشم و دخترهاي آنچناني در کنارم مشغول کارهاي آنچناني هستند
    همه جور غلطي مي کنم دست آخرم مي گم به اسلام اعتقاد دارم.
    خفه شو، اي اجنبي، چون من ايراني آريايي هستم و دو هزار و پانصد سال تاريخ ميترايي دارم ولي دريغ از يک ذره شعور که ندارم. دريغ از استفاده يک ميلي گرم از فسفر کورتکس مغز...
    دروغ مي گويم مثل ريگ بيابان و از اين ترسي ندارم که روزي دستم رو شود چون کي به کيه؟ من تو آمريکا يا اروپا هستم و کسي دستش به من نمي رسد...!!

    بررسي پرونده ي ميهن پرستي را در ماه به خون نشسته بخوانيد:

    + مهرداد 

    ترک+پارس=ايران

    خليج پارس= خليج پارس+ خليج ترك

     <      1   2