سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/5/20
1:26 صبح

المپیک تهران

بدست سس در دسته روابط دختر و پسر، دل نوشته ها، طنز

                       

 

زمان ارائه پیشنهاد: پیشنهاد رو می دن و اون رو تو تیتر تمام خبر ها قرار می دن و از پیشرفت های نرم افزاری و ‏سخت افزاری ورزش سخن می گن و در موعد مقرر مدارک رو دیر می فرستن و همه چی منتفی میشه.‏
‏4 سال انتظار و دوره بعدی بازم همین کارا تکرار میشه ولی اینبار با فشار رسانه ها دقیقه نود مدارک رو می فرستن ‏ولی چون تا موعد مقرر امکانات میزبانی رو نمیتونن فراهم کنن 4 سال دیگه صبر می کنیم بعد از اون بازم باگذراندن ‏مراحل قبلی بالاخره شانسکی میزبان می شیم.‏

دو سال مانده به افتتاحیه: ماجرا رو تو بوق و کرنا میکنن و از اهداف عجیب غریبی سخن میگن.‏

دو ماه مانده به افتتاحیه: تازه یادشون میفته که یه المپیکی در پیشه و باید مراسم افتتاحیه ای تدارک ببینن زود می پرن از ‏میدون چنتا عمله جمع می کنن تا یه جوری سر و ته ماجرارو هم بیارن.‏

یه هفته مونده به افتتاحیه: انواع گروهک های تروریستی (پژاک ، پ.ک.ک ، مجاهدین و منافقین و ...) دست به حملات ‏تروریستی میزنن و نیروی انتظامی کلی شهید میده.‏

مراسم افتتاحیه: اسم مراسم رو می زارن پارس پارس پارس. مراسم افتتاحیه تو ورزشگاه بازسازی شده آزادی برگزار ‏میشه و ظرفیت ورزشگاه 80 هزار نفره ولی 200 هزار نفر تماشاگر اون روز حاضر می شن بلیت هارم دم در می ‏فروشن و بازار سیاه و سفید و خاکستری جلو در را میفته. خیابانی به عنوان دبیر برگزاری میاد که شروع مراسم رو ‏اعلام کنه برق ورزشگاه قطع میشه و بعد از یه ساعت تلاش بی وقفه مسئولین مشکل حل میشه مراسم شروع میشه ‏و چند نفر میان اون وسط کشتی می گیرن و میل هوا میکنن مرشدم می خونه. بعد از این نوبت آهنگرانه که فضا رو ‏عوض کنه بعد از آهنگران بلند گو اعلام میکنه که تا چند لحضه دیگر گروه بانوان برای اجرای نمایش خود وارد ‏ورزشگاه خواهند شد مدتی بعد زاویه دوربین از داخل هلیکپتری که بر فراز ورزشگاه به پرواز در اومده پخش میشه و ‏در این هنگاه لکه های سیاهی مشاهده میشه که دارن یکی یکی وارد ورزشگاه میشن یدفه زاویه دوربین میره تو ‏ورزشگاه میبینیم این لکه ها همون بانوان چادری هستند که یکی پس از دیگری وارد میشن و اون وسط حرکات موزون ‏انجام میدن مجری هم به چند زبان میگه این است نمونه زن ایرانی (مهم نیست چیکار میکنه فقط محجبه باشه) بالاخره ‏این مراسم تموم میشه حالا نوبت آتیش بازیه بعد از شلیک چنند تا از منور ها چنان دودی همه جا رو در بر میگیره که مجبور به تخلیه قسمتی از ورزشگاه میشن و در حین تخلیه چند نفر زیر دست و ژا می مونن و باحال وخیم راهی بیمارستان میشن و بالاخره بعد از عادی شدن اوضاع نوبت به رژه تیم ها میرسه همین که تیما در حال رژه هستن یدفه صدای مهیبی به گوش میرسه و ‏دود غلیزی بلند میشه دوربین برمیگرده میبینیم یکی نارنجک انداخته تو زمین تماشاگرا هم تا اومدن کاروان ایران هی ‏بالا و پایین میپرن و ایران ، ایران می کنن همینکه نوبت رژه ایران میرسه همشون خسته میشن و یه جا میشینن. بعد ‏رژه نوبت سخنرانی افراد سر شناس میرسه اول رئیس جمهور وقت میاد و تو اون گیرو ویری اقدامات دولت خودش ‏رو به روخ همه میکشه و در حین سخنرانی چندین بار صدا قطع و وصل میشه بالاخره یکی یکی میان سخنرانی میکنن ‏و نوبت به حمل پرچم میرسه حاملان با مقداری تاخیر وارد زمین میشن و حرکت می کنن تو این لحضه یه دفه یکی از ‏تماشاگرا وارد زمین میشه و خودشه میندازه رو پرچم و بعدا پا میشه به دوربینا بای بای میکنه بعد از چند دقیقه چند نفر ‏سرباز با همون لباسای خاکی معروفشون بعد از اینکه مطمئن میشن طرف مسلح نیست می پرن رو ش و تازه کماندو ‏بازیشون گل میکنه. بازم پرچم رو بر میدارن و حرکت میکنن تا میرسن به میله ، پرچم رو به میله وصل میکنن و میره ‏بالا یه دفه متوجه میشن سر و ته وصلش کردن دوباره برمیگردونن درستش میکنن و میدن بره در حین بالا رفتنم ‏چنبار گیر میکنه و بالاخره میرسه و سر جاش قرار میگیره. ‏
بعد از اون مشعل بازی هارو میارن و دور میدان میگردونن یدفه زاویه دوربین به طرف تماشاگرا میره و چنتا پسر رو ‏که موهاشون رو سیخ کردن رو نشون میده سریع تصویر عوض میشه و تصاویر تکراری رو نشون میده (قبلا از ورود ‏بانوان به ورزشگاه جلوگیری شده) مشعل رو میرسونن به کنار مشعل بزرگ حالا اینجا یه نفر که لباس آرش کماندار و به ‏تن کرده نوک تیرش رو آتیش میزنه و آماده پرتاب میشه تیر رو پرتاب میکنه ولی انگار زه رو زیاد کشیده بود ، تیر از ‏مشعل عبور میکنه و درست میفته رو پرچم المپیک و اون رو میسوزونه و اینطوری گند میزنن به هرچی المپیکه... ‏