87/12/3
12:28 صبح

روز زبان مادری مبارک

بدست سس در دسته دل نوشته ها

با سلام

امروز روز زبان مادریست ، زبان که وسیله ارطباتی میان انسان هاست و انواع مختلفی دارد طوری که خدا نیز در قرآن کریم از تعدد زبان ها به عنوان نشانه هایش یاد کرده. زبان ما آذربایجانی ها یعنی ترکی هم یکی از برجسته ترین زبان های دنیاست به طوری که به عنوان زبان سوم دنیا انتخاب شده زبانی غنی که توسط زبان شناسان بزرگ ستوده شده به عنوان مثال زبان شناس آمریکایی در این باره گفته: "اگر متکلمان زبان ترکی رو به چشم نمی دیدم فکر میکردم این زبان از فضا آمده چون این زبان بالاتر از توانایی های بشر هست" . زبان ترکی زبانی بسیار ساده می باشد به طوری که می توان به صورت خود آموز آن را آموخت و خیلی راحت با متکلمانش ارطبات برقرار کرد برای مثال امام خمینی (ره) این زبان را به صورت خود آموز و فقط با استفاده از کتاب آموزش زبان ترکی یاد گرفتند.

زبان ترکی زبان حالات هم هست به طوری که مثلا برای انواع درد می  توانید از کلمات متفاوت که هر کدام بیان کننده عمق درد است استفاده کرد.

مثلا برای درد عمقی کلمه آریماخ

درد سطحی کلمه اینجیماخ

درد عمقی که عاملش خارجی نباشه کلمه گینماخ و... استفاده می شود. برای دیگر موارد مثل وارد شدن از در و خیلی موارد دیگر نیز از این روش استفاده می شود.

این زبان زبان آهنگ هم هست به طوری که جدیدا پزشکان اروپایی شنیدن آهنگ های اصیل خوانده شده به ترکی و حتی خواندن کتاب به زبان ترکی را برای بیماران خود تجویز می کنند. برای مثال کمتر کسی هست که با شنیدن نوحه ترکی حتی اگر معنی آن را هم متوجه نشود از خود بی خود نشود. وکمتر کسی هست که از فلکلور آذربایجانی خوشش نیاید.

البته توانایی های ذکر شده فقط قطره ای از دریای غنای زبان ترکیست. امروزه در کشور عزیزمان ایران متاسفانه این زبان گاها مورد کم لطفی قرار می گیره که امیدواریم با عنایت خداوند و توجهات مسئولین به خصوص رهبر معظم انقلاب که خود ترک زبان هستند شاهد غنی تر شدن این زبان گوش نواز باشیم. زبانی که با استفاده از آن می توانیم با تعداد کثیر متکلمانش که از چین تا دریای بالکان گسترده هستند و تقریبا هر جایی که قدم گذاری ترک ها را خواهی دید ارطبات برقرار کرده و در جهت پیشرفت و اقتدار اسلام از آن استفاده کنیم.

البته امروز خبرهای خوشحال کننده ای مبنی بر ایجاد یک شبکه ملی به زبان ترکی و همچنین شبکه خبر به زبان ترکی به گوش میرسه که امیدواریم به نهو احسن عملی بشن. 


87/7/26
1:42 صبح

نژاد آریا دروغ بزرگ غربی

بدست سس در دسته دل نوشته ها، تبریز، آذربایجان، ایران، ترکی، فارسی

پروفسور شاپور رواسانی محقق و پژوهشگر تاریخ و نویسنده کتاب ( اتحاد مردم شرق) درباره نژاد اشاراتی به بی اساس بودن نظریه نژادی دارند به گفته ایشان از نظر زیست شناسی تنها یک نژاد انسانی وجود دارد. از آن گذشته هیچ کتیبه ای را نمی یابیم که در آن از قوم سامی نامی برده شده باشد. این لفظ از زبان شناسی وارد جامعه شناسی شده و اختراعی است که بعدا معلوم شد اصلا مبنای غلط دارد. ولی متاسفانه وارد جامعه شناسی و تاریخ نگاری شد و امروزه عده زیادی از اقوام، سامی صحبت میکنند یا لفظ آریا که به کار برده شده، اصلا به نژاد مربوط نمی شود. اگر شما به نوشته های هرودوت مراجعه کنید، وقتی راجع به لشگر کشی خشایارشاه

صحبت می کند، از تعدادی از اقوام نام می برد که یکی از آنها نیز آریاست. بعد این را آورده اند و به عنوان یک نژاد مطرح کرده اند، در حالی که ما اصلا نژادی به نام آریا نداریم.

باستان شناسی در ایران که الآن به طور عمده منتشر می شود یک باستان شناسی سیاسی است. زیرا عده ای حفار که نام خود را باستان شناس گذاشته اند آمده اند و همان فرضیه های نژادی را به اشکال مختلف به عنوان کشفیات باستان شناسی  در تالیفات خود منعکس می کنند و ما آنها را ترجمه می کنیم و تحویل روشنفکران ایران می دهیم.

ما خودمان را با تاریخ ایران به آن شکل که واقعیت دارد مشغول نکرده ایم، بلکه ترجمه می کنیم و ترجمه ها هم به طور عمده نادرست و آلوده به اغراض سیاسی است که یکی از آن اغراض مهم، تبلیغ فرضیه های نژادی است ، مثلا در کتاب بیستون، ترجمه فارسی ای که در ایران پخش شد به نقل از داریوش آمده: <<من از نژاد آریا هستم>>.

من با چند نفر از همکاران در اروپا که به خط میخی آشنایی دارند مکاتبه کردم و از آنها پرسیدم که به نظر شما معنی این کلمه چیست؟ آنها به من پاسخ دادند که این کلمه حداکثر به معنی طایفه و خاندان است و به هیچ وجه معنی نژاد از آن استنباط نمی شود.  

پروفسور در یکی از دانشگاه های آلمان صاحب کرسی هستند و با توجه به امکاناتی که آلمان برای استادان صاحب کرسی تدارک دیده، ایشان توانستند تمامی امکانات مورد نیازشان را برای تحقیقاتی با منابع دست اول در اختیار داشته باشند.

البته کافیه یه نگاهی به کاملترین منبع موجود در عالم هستی یعنی قرآن و سنت پیامبر اسلام (ص) بندازیم، خواهیم دید که سالها پیش از این منابع و تحقیقات تنها وجه تمایز انسان ها رو تقوای اونها معرفی کرده اند.

ما چقدر باید کوته فکر باشیم که به دنبال نژاد برای معرفی خودمان و تمایزمان با دیگران بگردیم.

در دنیا نه نژاد سامی نه آریایی و نه ترکی و... وجود نداشته و ندارد.

اختلافاتی که در ظاهر افراد مشاهده می شود می تواند به آب و هوا و غذاهای محل زندگی و هزاران دلیل دیگر مرطبت باشد.


87/7/14
1:2 صبح

ایرانی به هوش باش

بدست سس در دسته دل نوشته ها

سلام

سَس دوباره برگشت تو این مدت که نبودم خیلیا با کامنت و ایمیل ابراز محبت کردن و خواستند آپ کنم از همتون ممنونم اینبار با یه پست متفاوت در خدمتتون هستم تو این پست می خوام چنتا وبلاگ رو بهتون معرفی کنم کسایی که به گفته خودشون دارن مبارزه می کنن اما با کی و چی خودشون هم نمی دونن. ترکا رو بهونه کردن ولی درواقع هدفشون نابودی و به خفت کشوندن ایران و ایرانیه با تفرقه اندازی و ...

آدرس چنتا از این وبلاگا:

http://bachepars2.blogfa.com/
http://torkestaan.blogfa.com/
http://www.tehranekurdha.blogfa.com/
و هزاران وطن فروش دیگه.

شاید این سوال تو ذهنتون خطور کنه که چرا آدرس این وبلاگارو نوشتم چرا تبلیغشون کردم باید بگم اینا اونقدر ناشیانه و ابتدایی اقدام به فحاشی و ... می کنن که هرکی یه بار وارد وبلاگشون بشه و مطالبشون رو بخونه به معیوب بودن عقلشون و صحت سخنان من پی می بره. هیچ مقاله علمی تو وبلاگشون پیدا نمیشه یا فوحشه و یا دروغ و دغل و تحریف. کافیه یه بار بر خلاف نظرشون کامنت بزاری خواهی دید که به چه صورت اقدام به فحاشی بر علیه تو می کنن. نمی دونم اینا واقعا اینقدر نادونن یا اینکه مردم ایران رو دست کم گرفتن؟ البته اولی محتمل تره _ خدایا تو را شکر می گوییم که دشمنان ما را از نادانان قرار دادی_ اینا نه سواد درست و حسابی دارن و نه دین و ایمون ، کورش رو تبدیل به بت کردن و رسما دارن می پرستنش

 

 

 

 حالا من کاری ندارم کورش آدم خوبی بود یانه ولی ما به حد کافی الگو داریم قرآن و سنت پیامبر مگه نمی تونه نیازهای ما رو بر طرف کنه دیگه کورش در حدی نیست که الگوی عملی خودمون بکنیمش کورش فقط یه نماد تاریخیه نه بیشتر.

به اسم فارس های عزیز دارن فعالیت می کنن ولی در واقع  فارس ها رو افرادی فحاش و بی اعتقاد نشون می دن و به شعور و فرهنگ پارسی توهین می کنن. من تا حالا فارسی رو ندیدم که هموطن ترک خودش رو مورد حتک حرمت قرار بده گاها من هم با دوستان فارسم شوخی هایی می کنیم ولی درواقع صمیمی ترین دوستان هم دیگه هستیم و به وقتش کمک حال همیم. من چطور می تونم با فارسی که فامیلمونه دشمن باشم یا برعکس؟ مگه نه اینکه  الآن همه اقوام ایرانی ترکیب شدن. اینا به اندازه ای کوته فکرن که شان خودشون رو در حد حیوان پایین می یارن و به خودشون نژادی رو نسبت می دن و حتی پار و از این هم فرا تر گذاشته تفکرات عقب افتاده و زیر خاک مونده هیتلر که امروز حتی خود آلمانیا اعتفدی بهش ندارن رو به کار می برن و نژادشون رو برتر می دونن آخه کدوم عقل سلیمی قبول میکنه که بعد از چند هزار سال و یا حتی شاید ملیون سال نژادی خالص باقی مونده باشه اصلا تو آموزه های دینی خودمون برتری انسان ها به تقوای اونهاست نه نژاد و اصلیتشون.

این مطلب رو نوشتم تا هممون هشیار باشیم هم شما فارس های عزیز و هم ما ترکا کسانی هستن که در کمین نشستن بین ما تفرقه بندازن و شاهد خفت اسلام و ایران عزیزمون باشن.

سعی می کنم در پست های بعدی بیشتر به جزئیات بپردازم.

به امید اسلامی سربلند و ایرانی آباد.


87/6/4
2:9 صبح

آزربایجان اسمی کاملا ترکی

بدست سس در دسته دل نوشته ها، آذربایجان

البته این نوشته خلاصه شده مقاله ای چند صفحه ای به نام (آزربایجان ترکی و آذربایجان فارسی) درباره این موضوع ‏است که اقدام به ارائه مستنداد محکم برای اصبات این مقاله کرده است.‏
و اما آزربایجان:‏
قبلا نیز مقالات مختلفی درباره ریشه این اسم نوشته شده که اشاره به فارسی بودن ریشه آذربایجان و به معنی حامل ‏مشعل آتش بودن آن دارد.‏
ولی چون بیشتر این مقالات در زمان پهلوی نوشته شده و با توجه به دشمنی آشکار این خاندان با زبان ترک زیاد قابل ‏استناد نیست. و اما جدیدا مقاله ای در اینباره که اشاره به این دارد که اسم (آزربایجان) کاملا ترکی است نوشته شده که ‏اینجا خلاصه این مقاله رو براتون آوردم.‏

آزربایجان از سه کلمه ترکی تشکیل شده که در زیر به تفکیک آن ها می پردازیم.‏
‏ ‏
‏ آزر/بای/جان ‏Azar/bay/can

الف:آزر ‏Azar‏ : در ترکی باستان پسوند (ار) به آخر اسم می چسبیده و شخصی را منتصب به آن میکرد هما پسوندی ‏که در ترکی مدرن معادل پسوند (لی) یا (لو) می باشد.‏
آز هم نام قومی که در شمال غربی ایران و شرق ترکیه سکونت داشتند و بر آنجا حکمرانی میکردند می باشد. که کلمه ‏از+ار می شود (آزار) یا همان‎ ‎
‏(آزرAzar‏) امروزی.‏

ب:بای ‏BAy‏ : کلمه "بایBay‏ " در زبان تورکی به معنی غنی، صاحب، سرور، محتشم، ثروتمند، مقتدر، توانا و .... ‏است.‏

ج‏:جان ‏Can‏ : پسوند ساز تورکی "-غان-‏?AN‏ " "-قان-‏QAN‏ "، "-گان-‏GAN‏ "، "-که ن-‏K?N‏ " نشان دهنده جا، ‏مکان و محلهای جغرافیائی است.‏

مثلا در مورد چالاقان (نام جزیره ای در دریاچه اورمیه) به معنی محل زندگی طائفه چالا میباشد.‏

چند نمونه دیگر استفاده از این پسوند:‏
ورزقان ، گوگان ، گرگان ، طالقان ، زنگان (زنجان امروزی) ، سیرجان ، کمیجان و...‏

که این پسوند بعد از ورود اعراب به (ج ‏C‏) تبدیل شده.‏

پس اسم (آزربایجان ‏Azarbaycan‏) به معنی (محل زندگی قوم توانای آزری) می باشد.‏

87/5/20
1:26 صبح

المپیک تهران

بدست سس در دسته روابط دختر و پسر، دل نوشته ها، طنز

                       

 

زمان ارائه پیشنهاد: پیشنهاد رو می دن و اون رو تو تیتر تمام خبر ها قرار می دن و از پیشرفت های نرم افزاری و ‏سخت افزاری ورزش سخن می گن و در موعد مقرر مدارک رو دیر می فرستن و همه چی منتفی میشه.‏
‏4 سال انتظار و دوره بعدی بازم همین کارا تکرار میشه ولی اینبار با فشار رسانه ها دقیقه نود مدارک رو می فرستن ‏ولی چون تا موعد مقرر امکانات میزبانی رو نمیتونن فراهم کنن 4 سال دیگه صبر می کنیم بعد از اون بازم باگذراندن ‏مراحل قبلی بالاخره شانسکی میزبان می شیم.‏

دو سال مانده به افتتاحیه: ماجرا رو تو بوق و کرنا میکنن و از اهداف عجیب غریبی سخن میگن.‏

دو ماه مانده به افتتاحیه: تازه یادشون میفته که یه المپیکی در پیشه و باید مراسم افتتاحیه ای تدارک ببینن زود می پرن از ‏میدون چنتا عمله جمع می کنن تا یه جوری سر و ته ماجرارو هم بیارن.‏

یه هفته مونده به افتتاحیه: انواع گروهک های تروریستی (پژاک ، پ.ک.ک ، مجاهدین و منافقین و ...) دست به حملات ‏تروریستی میزنن و نیروی انتظامی کلی شهید میده.‏

مراسم افتتاحیه: اسم مراسم رو می زارن پارس پارس پارس. مراسم افتتاحیه تو ورزشگاه بازسازی شده آزادی برگزار ‏میشه و ظرفیت ورزشگاه 80 هزار نفره ولی 200 هزار نفر تماشاگر اون روز حاضر می شن بلیت هارم دم در می ‏فروشن و بازار سیاه و سفید و خاکستری جلو در را میفته. خیابانی به عنوان دبیر برگزاری میاد که شروع مراسم رو ‏اعلام کنه برق ورزشگاه قطع میشه و بعد از یه ساعت تلاش بی وقفه مسئولین مشکل حل میشه مراسم شروع میشه ‏و چند نفر میان اون وسط کشتی می گیرن و میل هوا میکنن مرشدم می خونه. بعد از این نوبت آهنگرانه که فضا رو ‏عوض کنه بعد از آهنگران بلند گو اعلام میکنه که تا چند لحضه دیگر گروه بانوان برای اجرای نمایش خود وارد ‏ورزشگاه خواهند شد مدتی بعد زاویه دوربین از داخل هلیکپتری که بر فراز ورزشگاه به پرواز در اومده پخش میشه و ‏در این هنگاه لکه های سیاهی مشاهده میشه که دارن یکی یکی وارد ورزشگاه میشن یدفه زاویه دوربین میره تو ‏ورزشگاه میبینیم این لکه ها همون بانوان چادری هستند که یکی پس از دیگری وارد میشن و اون وسط حرکات موزون ‏انجام میدن مجری هم به چند زبان میگه این است نمونه زن ایرانی (مهم نیست چیکار میکنه فقط محجبه باشه) بالاخره ‏این مراسم تموم میشه حالا نوبت آتیش بازیه بعد از شلیک چنند تا از منور ها چنان دودی همه جا رو در بر میگیره که مجبور به تخلیه قسمتی از ورزشگاه میشن و در حین تخلیه چند نفر زیر دست و ژا می مونن و باحال وخیم راهی بیمارستان میشن و بالاخره بعد از عادی شدن اوضاع نوبت به رژه تیم ها میرسه همین که تیما در حال رژه هستن یدفه صدای مهیبی به گوش میرسه و ‏دود غلیزی بلند میشه دوربین برمیگرده میبینیم یکی نارنجک انداخته تو زمین تماشاگرا هم تا اومدن کاروان ایران هی ‏بالا و پایین میپرن و ایران ، ایران می کنن همینکه نوبت رژه ایران میرسه همشون خسته میشن و یه جا میشینن. بعد ‏رژه نوبت سخنرانی افراد سر شناس میرسه اول رئیس جمهور وقت میاد و تو اون گیرو ویری اقدامات دولت خودش ‏رو به روخ همه میکشه و در حین سخنرانی چندین بار صدا قطع و وصل میشه بالاخره یکی یکی میان سخنرانی میکنن ‏و نوبت به حمل پرچم میرسه حاملان با مقداری تاخیر وارد زمین میشن و حرکت می کنن تو این لحضه یه دفه یکی از ‏تماشاگرا وارد زمین میشه و خودشه میندازه رو پرچم و بعدا پا میشه به دوربینا بای بای میکنه بعد از چند دقیقه چند نفر ‏سرباز با همون لباسای خاکی معروفشون بعد از اینکه مطمئن میشن طرف مسلح نیست می پرن رو ش و تازه کماندو ‏بازیشون گل میکنه. بازم پرچم رو بر میدارن و حرکت میکنن تا میرسن به میله ، پرچم رو به میله وصل میکنن و میره ‏بالا یه دفه متوجه میشن سر و ته وصلش کردن دوباره برمیگردونن درستش میکنن و میدن بره در حین بالا رفتنم ‏چنبار گیر میکنه و بالاخره میرسه و سر جاش قرار میگیره. ‏
بعد از اون مشعل بازی هارو میارن و دور میدان میگردونن یدفه زاویه دوربین به طرف تماشاگرا میره و چنتا پسر رو ‏که موهاشون رو سیخ کردن رو نشون میده سریع تصویر عوض میشه و تصاویر تکراری رو نشون میده (قبلا از ورود ‏بانوان به ورزشگاه جلوگیری شده) مشعل رو میرسونن به کنار مشعل بزرگ حالا اینجا یه نفر که لباس آرش کماندار و به ‏تن کرده نوک تیرش رو آتیش میزنه و آماده پرتاب میشه تیر رو پرتاب میکنه ولی انگار زه رو زیاد کشیده بود ، تیر از ‏مشعل عبور میکنه و درست میفته رو پرچم المپیک و اون رو میسوزونه و اینطوری گند میزنن به هرچی المپیکه... ‏


87/5/18
2:23 صبح

توجه

بدست سس در دسته دل نوشته ها، اخبار

                         

                                  توجه                                                  توجه

 

 

سلام دوستان تغییری که در قالب اعمال شده موقتی است و به زودی به حالت قبل بر خواهد گشت


87/3/14
2:26 صبح

او روح خدا بود

بدست سس در دسته دل نوشته ها

                   
یک پیرمرد فقط ریاضت کش نبود او فرزندی خلف ، همسری عاشق ، پدری مهربان ،
رهبری باهوش ، شجاع و قاطع و بالاخره بنده ای مومن که به تمام ابعاد
زندگیش توجه میکرد بود.

آیا نامه عاشقانه اش به همسرش را خوانده ای؟

تصدقت‌ شوم‌; الهی‌ قربانت‌ بروم‌. در این‌ مدت‌که‌
مبتلای‌ به‌ جدایی‌ از آن‌ نور چشم‌ عزیز و قوت‌قلبم‌ گردیدم‌، متذکر شما
هستم‌ و صورت‌ زیبایت‌در آیینه‌ قلبم‌ منقوش‌ است‌. عزیزم‌
امیدوارم‌خداوند شما را به‌ سلامت‌ و خوش‌ در پناه‌ خودش‌حفظ کند. حال‌
من‌ با هر شدتی‌ باشد می‌گذردولی‌ بحمدا... تاکنون‌ هر چه‌ پیش‌ آمد
خوش‌بوده‌ و الان‌ در شهر زیبای‌ بیروت‌ هستم‌;(2)حقیقتا جای‌ شما خالی‌
است‌ فقط برای‌ تماشای‌شهر و دریا خیلی‌ منظره‌ خوش‌ دارد. صد حیف‌
که‌محبوب‌ عزیزم‌ همراه‌ نیست‌ که‌ این‌ منظره‌ عالی‌ به‌دل‌ بچسبد.
    در
هر حال‌ امشب‌ شب‌ دوم‌ است‌ که‌منتظرکشتی‌ هستیم‌، از قرار معلوم‌ و
معروف‌ یک‌کشتی‌ فردا حرکت‌ می‌کند ولی‌ ماها که‌ قدری‌ دیررسیدیم‌، باید
منتظر کشتی‌ دیگری‌ باشیم‌. عجالتاتکلیف‌ معلوم‌ نیست‌، امید است‌ خداوند
به‌ عزت‌اجداد طاهرینم‌ که‌ همه‌ حجاج‌ را موفق‌ کند به‌اتمام‌ عمل‌، از
این‌ حیث‌ قدری‌ نگران‌ هستیم‌ ولی‌از حیث‌ مزاج‌ بحمدا... به‌ سلامت‌
بلکه‌ مزاجم‌بحمدا... مستقیم‌تر و بهتر است‌. خیلی‌ سفر خوبی‌است‌. جای‌
شما خیلی‌ خیلی‌ خالی‌ است‌. دلم‌برای‌ پسرت‌(3) قدری‌ تنگ‌ شده‌ است‌.
امیداست‌ هر دو(4) به‌ سلامت‌ و سعادت‌ تحت‌ مراقبت‌آن‌ عزیز و محافظت‌
خدای‌ متعال‌ باشند. اگر به‌آقا(5) و خانم‌ها(6) کاغذی‌ نوشتید، سلام‌
مرابرسانید. من‌ از قبل‌ نایب‌ الزیاره‌ هستم‌. به‌ خانم‌شمس‌ آفاق‌(7)
سلام‌ برسانید و توسط ایشان‌ به‌آقای‌ دکتر(8) سلام‌ برسانید. به‌ خاور
سلطان‌ وربابه‌ سلطان‌ سلام‌ برسانید. صفحه‌ مقابل‌ را به‌ آقای‌شیخ‌
عبدالحسین‌ بگویید برسانند. ایام‌ عمر و عزت‌مستدام‌. تصدقت‌، قربانت‌;
روح‌ا...

آینده برایش روشن بود گفت نگذارید این مردم طعم فقر را بچشند ولی کسی به حرف هایش گوش نداد.
رفت و اگر میبود شاید وظعمان بهتر بود.

خدایش بیامورزد

87/2/17
12:52 صبح

این هویت من است

بدست سس در دسته دل نوشته ها

نمیدونم قصد دارن چه بلایی سر هویت این شهر و ملت بیارن. یه مثال بارز ارک، یکی دینامیت میزاره منفجرش میکنه یکی میاد جلوش مصلای دو طبقه میسازه حالام دارن اونجا پارکینک طبقاتی میزنن میگم بیاین تو یکی از این جشنا کلا منفجرش کنیم خیال خودمون و توریستارو راحت کنیم. اینجوری تماشای انفجار یه شادی هم برا این مردم به وجود میاره بلاخره این مردم هم یه جایی پیدا میکنن هیجاناتشون رو خالی کنن. 

اگه می دیدین مهمونای ترکیه ایمون وقتی داشتیم از خیابون ارتش به طرف میدان ساعت حرکت میکردیم با دیدن ساختمونای تاریخی این خیابون چطور هیجانزده شده بودن ، میگفتن شبیه خیابونای آلمانه. واما وقتی برا دیدن ارک رفتیم، اونجام متعجب شدن ولی اینبار برا دو چیز یکی عظمت ارک و دیگری به مخروبه ماندن اطراف بنا!!!!!!!

حالا خوبه این بنا مسجده اگه مسجد نبود چیکارش میکردن!!!!!!!

 

اینام چنتا عکس از ارک:

                   tp7ccetpnx3kpyevf9mn.jpg

                                                             نمای غربی بنای ارک 

                   vb8npds9fd13tbrynvtm.jpg 

                                                                    تالار اپرای ارک

                   uvmk8gd8gbai3t8n9uw.jpg 

                                                                 نمای جنوبی ارک


87/2/6
12:46 صبح

آ نان که خدا دوستشان دارد

بدست سس در دسته دل نوشته ها

یه روز برا گرفتن کلنگ از همسایمون که یه کوچه بالاتر از ما ساختمون میساختن رفته بودم ،چون خودش اونجا نبود مجبور شدم کمی منتظر بمونم به پیرمردی که نمازش رو تموم کرد و داشت بساط نهارش رو پهن میکرد،گفتم قبول باشه ولی انگار بد جوری تو فکر فرو رفته بود دو صدام رو نشنید از اونجاییم که کمی فضول تشریف دارم،جلو تر رفتم و پرسیدم چی شده پدر جان انگار تو فکری یه بغضی گلوش رو گرفته بود،گفت چیزی نیست نشستم پای سفره و گفتم مهمون نمیخوای بالاخره به حرفش گرفتم و فهمیدم ناراحتیش از اینه که ساختمونی که توش کار میکنه به صورت غیر موجاز داره ساخته میشه و نگرانیش از اینه که یه وقت پولی که میگیره حروم نباشه.گفتم پدر جان اینکه ناراحتی نداره ول کن برو یه جا دیگه،یه آهی کشید و گفت بعد از یه ماه بیکاری تونسته این کارو پیدا کنه قبلا تو یه کارخونه قراردادی کار میکرده که بعد از یه سال کار بیرونش کرده بودن،میگفت تازه هنوز حقوقشون رو هم کامل ندادن قبلا هم ازشون امضا گرفتن که حق شکایتم ندارن اینام که نمیدونستن ورقه ای که برا امضا بهشون میدن چیه از ترس اخراج شدن امضاش میکنن و کارشون به اینجا میکشه. میگفت یه پسر و یه دختر داره که هر دوشون هم دانشجوی دانشگاه آزاد هستن و شهریشون داره کمرشو خم میکنه. اینارو داشت میگفت که یه دفه بغضش ترکید و شروع کرد به گریه کردن،گفت:(اینا که کارشون غیر قانونیه منم از یه طرف بد جوری به پول احتیاج دارم و از طرف دیگه تا حالا یه لقمه نون حروم به خورد خانوادم ندادم موندم چیکار کنم،دستاشو برد بالا و گفت خدا خودت یه راهی نشون بده.)  بعدش پاشد و رفت یه گوشه فهمیدم نمیخواد دیگه بیشتر از این اشکاشو ببینم منم برگشتم. چند روز بعد وقتی از همسایمون سراغشو گرفتم گفت حتی برا گرفتن حقوقشم نیومده.

 

هفته کارگر مبارک

 


   1   2      >